... پای دیواری بلند بی پناه
امروز اگر حاشایم می کنند،
در سپید ترین
برگه تاریخ فردا می دانم
خواهم غنود!
به آرزویم اما وقتی نرسم
چه سود
لایِ ورق پاره هایِ تاریخ
نشانم، مزارم یا
افتخارِ مزبله ایی متروک؟...
آنگاه باری که راه ها
پوست می اندازند!
بی تردید با نامم ماندگار
در حاشیه شهری فقیر
بر اشکنِ کوچه مردهایش
شکوفا...
دور از نگاهِ هرزِ هر بادی
مزدور
خواهیم درخشید!...
* * * *
- پژواره -